مـا معتقدیم عشق سر خواهد زد

بر پشت ستم کسی تبر خواهد زد

سوگند به هر چهـارده آیه نور 

سوگند به زخمهای سرشار غرور

آخر شب سرد ما سحر میگردد 

مهـدی به میان شیعه بـر میگردد . . .

دوباره جمعه گذشت و قنوتِ گریان ماند

دوباره گیسوی نجوای ما پریشان ماند

دوباره زمزمه ی کاسه های خالی ما

پس از نیامدنت گوشه ی خیابان ماند . . .

الهم عجل لویک الفرج

اي آنکه در نگاهت حجمي زنور داري

کي از مسير کوچه قصد عبور داري؟

چشم انتظار ماندم، تا بر شبم بتابي

اي آنکه در حجابت درياي نور داري

من غرق در گناهم، کي مي کني نگاهم؟

برعکس چشمهايم چشمي صبور داري

از پرده ها برون شد، سوز نهاني ما

کوک است ساز دلها، کي ميل شور داري؟

در خواب ديده بودم، يک شب فروغ رويت

کي در سراي چشمم، قصد ظهور داري؟

آبروی حسین به کهکشان می ارزد 

یک موی حسین بر دو جهان می ارزد 

گفتم که بگو بهشت را قیمت چیست 

گفتا که حسین بیش از آن می ارزد

کاش بودیم آن زمان کاری کنیم
از تو و طفلان تو یاری کنیم
کاش ما هم کربلایی می شدیم
در رکاب تو فدایی می شدیم
السلام علیک یا ابا عبدالله ...

يا صاحب الزمان

آنكس كه تو را شناخت جان را چه كند ؟

فرزند و عيال و خانمان را چه كند ؟

ديوانه كني هر دو جهان را بخشي

ديوانه تو هر دو جهان را چه كند ؟

ديوانه تو هر دو جهان را چه كند ؟

باز هم یک جمعه ی بدون تو ،

باز هم همان تلخکامی قدیمی ؛

و باز هم قلبی مالامال دلتنگی ...

در عصری که بدون تو به غروب متصل می شود ...

اللهم عجل لولیک الفرج

باز هم یک جمعه ی بدون تو ،

باز هم همان تلخکامی قدیمی ؛

و باز هم قلبی مالامال دلتنگی ...

در عصری که بدون تو به غروب متصل می شود ...

اللهم عجل لولیک الفرج

 آیت الله بهجت:

هیچ کودکی نگران وعده ی بعدی غذایش نیست زیرا

به مهربانی مادرش ایمان دارد،

ای کاش من هم مثل او به خدایم ایمان داشتم.

وسط جــاذبه ی این همه رنگ

نوکرت تا به ابد رنگ شماست

بی خیـال همه ی مردم شهر

دلم آقا به خدا تنگ شماست

“اللهم عجل لولیک الفرج”

انگار قلبم با چشمانم قرارداد امضا كرده اند

به محض ابري شدن قلبم

چشمانم مي بارد

واين روزها چقدر دلم برايت ابري مي شود مولاي خوبي ها